برای صحبت کردن در هر جامعهای شما باید با کلمات، اصطلاحات و به قول معروف زبان اون جامعه آشنا باشید.
اگر شما دارید این مقاله رو می خونید پس یکی از اعضای جامعه بیزیبس باز های ایران هستید و این باعث افتخار ماست تا شما رو با مهمترین کلمات این جامعه آشناتون کنیم.
قانون طلایی(The Golden Rule):
سرمایه گذاری که پول داره قوانین رو تعیین میکنه، هر چیزی که در قرارداد های پیش نوشته شده است را فراموش کنید، اگر نیاز به پول دارید و فقط یک منبع حاظر به تامین آن است، شما مجبور به قبول کردن شرایط آنها هستید.
سقوط آزاد(Cram Down):
زمانی که ازرش سرمایه گذاری در یکی از مراحل سرمایه پذیری از قبلی کمتر بوده باشد، به این معنی است که سرمایه گذاران اصلی و بنیان گذاران حال مقدار خیلی کمتری از سهم در شرکت را دارا میباشند.
پول توی بالش(Dry Powder):
این اصطلاح در زبان جامعه ی کسب و کار به مقدار پول و سرمایهای که نزد سرمایه گذار یا فرشته سرمایه گذار شما وجود دارد تا در صورت لزوم برای سرمایه گذاری بیشتر در شرکت مورد استفاده قرار گیرد گفته می شود.
پول بده تا آش بخوری(Pay to Play):
شرطی در قرارداد های سرمایه گذاری که بر اساس آن سرمایه گذار متعهد میشود در سرمایه گذاری های عادی شرکت که از حد تعیین شدهای کمتر باشد مشارکت کند و در صورت عدم مشارکت دچار محرومیت هایی نظیر تبدیل سهام ممتاز به سهام عادی میشوند. به همین دلیل است که سرمایه گذاران همیشه مقداری پول در بالشت دارند.
شاخص سوختگی(Burn Rate):
میزان بدهی و در حقیقت درآمد منفی که یک استارتآپ زودبازده در هر ماه میدهد.
چوب خط(Runway):
این شاخص حاصل تقسیم میزان پول باقی مانده در حساب شرکت تقسیم بر شاخص سوختگی است که مفهموم آن مدت زمان پابرجا ماندن شرکت قبل از نابودی با شرایط فعلی است.
شعب ابی طالب(Valley of Death):
مدت زمان بین سرمایه پذیری اصلی و شاخص فرار، اگر شما از این مدت به خوبی عبور کنید دیگه باید بدون مشکل کار خود را ادامه بدین، واگر نه….
بخور و نمیر(Drip Feed):
زمانی که سرمایه گذار میزان سرمایه توافق شده را قطره قطره به استارآت بدهد به جای اینکه تمام آن را یکجا واریز کند. این روش برای مدیران شرکت بشدت موجب اعصاب خوردی است.
قبرستان(Dead Pool):
در زبان کسب و کار جایی که شرکت های نابود شده می روند را قبرستان می گویند.
زورکش(Tag Along/Drag Along):
مقرراتی که سرمایه گذاران و شمارا موظف می کند که تحت شرایط تعریف شدهای اگر یکی از طرف سهم خود را فروخت دیگری نیز سهم خود را بفروشد.
آبشار(Waterfall):
به نظم حاکم بر برداشت سهم در هنگام سوددهی گفته میشود.این نظم در هنگام بستن قراردادها قابل مذاکره است.
قفل شدن(Lock Up):
معمولا بعد از عرضه عمومی شرکت در بورس و یا خرید سهام آن توسط یک شرکت بزرگتر دورهای وجود دارد که در آن سهامدارانخاص حق فروش سهام خود را ندارد معمولا این مدوره بین 90تا 180 روز است اما ممکن است به یکسال نیز بیانجامد، این مدت زمان را زمان قفل شدن گویند.
سرمایه گذار بی مصرف(Zombie Fund):
شرکت سرمایه گذاری که نمیتواند سرمایه داخلی خود را بالا ببرد بنابراین نمیتواند در کسبوکار جدیدی سرمایه گذاری کند.
- سرمایهداران کرکس صفت(Zombie Fund):آن دسته از سرمایه دارانی هستند از مشکلات کارآفرینان سوء استفاده میکنند.
توکل به خدا(Spray and Pray):
سرمایه گذاری در تعداد زیادی از شرکتها به امید اینکه یکی از آنها سودهی برسد.
زور الکی نزن (“You can’t push a string”):
در این زبان معمولا برای بازاریابی محصولی که کاربرنهایی آن را خریداری نمیکنند از این اصطلاح استفاده میشود.
روی سوار شرط ببند نه روی اسب ( “Bet the jockey, not the horse”):
زمانی که روی یک کار آفرین خوب سرمایه گذاری کنید تا اینکه روی یک طرح اقتصادی خاص سرمایه گذاری کنید.
دندان طمعت رو بکش (“Be a bull or a bear…but don’t be a pig”):
می توانید خوش بین باشید و سرمایه گذاری کنید یا دیرباور باشید و در کاری سرمایه گذاری نکنید اما هیچگاه برای گذاشتن شرایط احمقانه در قرار داد به نفع خوداتان حریص نشوید.