وقتی صحبت از عوامل موفقیت یک استارتاپ میشه چی به ذهنتون میرسه؟ سرمایه زیاد؟ نوآوری؟ یا سخت کار کردن؟
هرکدام از موارد بالا برای موفقیت مهم است اما همه ماجرا نیست.
بزارید منظورم رو واضحتر بگم:
در سال 1996 در آمریکا استارتاپی به نام webvan شروع به کار کرد. ایده این شرکت بسیار ساده و در عین حال بسیار نوآورانه بود. کاربران بعد از سفارش خوارُبار از طریق ایمیل و تعیین بازهی زمانی، در مکان مورد نظر اون رو تحویل میگرفتن.
این شرکت دارای ناوگانی قوی با بیش از 3500 نفر کارمند با آمادگی شبانهروزی برای ارسال سفارشات شماست. به علاوه ایده آنها به حدی خلاقانه بود که بسیاری از سرمایهگذاران، با اطمینان از تواناییِ پیشتاز شدن این شرکت در آینده، علاقهمند به سرمایهگذاری در این پروژه بودن به همین دلیل شرکت تونست مقدار بسیار بالایی سرمایه اولیه حدود 470میلیون دلار، جذب کنه. اما با وجود تمام این شرایط بعد از 3 سال شرکت ورشکست و اموال آن بین سهامداران تقسیم شد.
با وجود داشتن هر سه مورد(سرمایه، کارمندان و مدیران سخت کوش و نوآوری) باز هم شرکت با شکست روبرو شد.
از این دست شرکتها و یا ایدهها زیاد هستن. حتی مثال هایی از شرکتهای بزرگ و مطرح وجود داره مثل اپل نیوتن (Apple Newton)، دستگاه پخش سونی به نام Sony Betamax که مطمئنن هم از بودجه کافی برخوردار بوند هم کارمندان و مدیران سخت کوشی در پی اجرای آن بودند و هم به اندازه کافی در زمان خود نوآورانه بودند اما همه آنها شکست خوردند. تمام این مثالها از وجود عنصر مهم دیگهای در هنگام راه اندازی شرکت خبر میده!
برای داشتن یک کسبوکار موفق نیاز به سختکوشی، سرمایهکافی، نوآوری و زمان بندی مناسب برای ورود به بازار دارید.
زمان ورود به بازار از وجود تقاضا برای کسبوکار خود و مشخص و تا حدودی قابل پیشبینی بودن مسیرتون مطمئن شید.
امیدواریم با این مقاله به شما برای شناخت درست مسیرتون کمک کرده باشیم.
برای مطالعه ی بیشتر در زمینه ی موفقیت مقاله اولین قانون موفقیت رو بهتون پیشنهاد میکنم !