قدرت درآمدزایی یک کسب وکار، نسبت به معیارهای مختلفی سنجیده میشه و یکی از مهمترین آنها، راهبرد قیمتگذاریه. به طور خلاصه راهبرد قیمت گذاری اشاره داره به روشهای مختلفی که کسبوکارهای کوچک برای قیمتگذاری محصول و خدمات ازش استفاده میکنن. این اصطلاح جامع شامل موارد زیر میشه:
- شرایط بازار
- اقداماتی که رقبا اتخاذ میکنن
- بخشهای حساب (account segments)
- مرزهای تجارت
- هزینههای ورودی
- توان خرید مصرفکنندگان
- هزینههای تولید و پخش
- هزینههای متغیر
کارایی راهبردهای قیمتگذاری برای شرکتهای مختلف، متفاوته. اگر هدف شما افزایش میزان سوده، راهش انتخاب قیمت مناسب برای محصول هست. برخلاف تصور عامه مردم، راهبردهای قیمتگذاری، به مقوله ی سود، فقط به عنوان مازادی بر هزینهها نگاه نمی کنن. برای مثال، ممکنه برای حفظ سهم خود در بازار یا جلوگیری از نفوذ تدریجی رقبا به قلمرو خودتون، تصمیم به پایین نگه داشتن قیمت محصول/خدمات بگیرید.
فدا کردن حاشیه سود برای قیمتگذاری رقابتی، هم میتونه مفید باشه و هم باعث فلج شدن شرکت. تجربه نشون داده قیمت رو نه باید خیلی بالا گذاشت که مشتریها خرید نکنن و نه خیلی پایین که نتونه هزینهها رو پوشش بده.
10 نوع راهبردهای قیمتگذاری
مدیریت پروژه و اتخاذ تصمیمهای راهبردی و قابل اجرا، در قیمتگذاری یک محصول، مؤثره. در ادامه 10 راهبرد قیمتگذاری متفاوت که صاحبان کسبوکار باید مد نظر قرار بدن، ذکر شده:
1.قیمتگذاری برای نفوذ در بازار
هدف راهبردهای نفوذ (Penetration strategies)، ارائه ی قیمتی پایین تر از رقیبان به منظور جذب خریداره که میتونه مورد استفاده کسبوکارهای جویای نام قرار بگیره. مثلا، فروختن محصولی به 97$ وقتی رقبا اون رو 100$ میفروشن.
راهبردهای قیمتگذاری نفوذی، باعث جلب توجه مشتریان وفادار، افزایش معروفیت و نهایتا بستن قراردادهای طولانیمدت میشه. این قیمتگذاری البته ممکنه درآمد کسب و کار رو ابتدا کاهش بده اما به مرور زمان با افزایش معروفیت، این کاهش جبران شده و در آینده میشه قیمت رو افزایش داد.
2.قیمتگذاری اقتصادی
در این روش که مورد استفاده خیل عظیمی از کسبوکارها، مثل تهیه غذاها و خرده فروشهای همواره تخفیف! از هرگونه زوائد و امکانات اضافی صرف نظر شده و هزینههای بازاریابی و تولید برای جذب حداکثری مشتریهای حساس به قیمت، به حداقل میرسه.
این روش بر خلاف شرکتهای بزرگ، مثل شرکت جامبو و افقکوروش، برای کسبوکارهای کوچک میتونه خطرناک باشه. چرا که اونها حجم فروش و شهرت شرکتهای بزرگ رو نداشته لذا نمیتونن هزینههای تولید رو کاهش بدن یا از برندسازی صرف نظر کنن.
3.قیمت گذاری بالاتر از عرف
این روش در تعیین قیمت بالا برای محصول یا برندی که کسی توان رقابت با آن را ندارد، خلاصه میشود. دید مشتریها باید “قیمت بیشتر مساوی کیفیت بهتر” باشه. لذا در کنار ساخت محصول با کیفیت، صاحبان کسبوکار باید از بسته بندی محصول و چیدمان فروشگاه گرفته تا راهبرد بازاریابی، همه را در راستای توجیه این قیمت بالا تنظیم کنند. مثلا در صنعت ماشینهای لوکس، شرکت Tesla از این روش استفاده میکند.
4.قیمت گذاری نزولی
در این روش ابتدا محصول با قیمت بالا ارائه میشه، بعد در حین اینکه محصولات رقبا وارد بازار میشوند، شرکت هم به تدریج قیمتها را کاهش میدهد. مثلا تلویزیونهای 8 k، زمانی که فقط تلویزیونهای 4 k و HDTV در بازار پیدا میشن.
مزیت این روش اینست که طی اولین سفارشها سود به حداکثر رسیده و بعد از کاهش قیمت هم مشتریان حساس به قیمت جذب میشن. این کار علاوه بر تأمین هزینههای توسعهی کسبوکارهای کوچک، از کیفیت محصول آنها در ذهن مخاطب تصویری خوب به جا میذاره.
5.قیمت گذاری روانشناختی
قیمتگذاری روانشناختی یعنی تحریک مشتریان برای خرید از روی جو و احساسات و نه منطق. مثلا مشتریها معمولا به رقم اول قیمت یک محصول بیشتر از بقیه توجه میکنن پس قیمت 199$ نسبت به 200$، مشتریان بیشتری جذب میکنه. هدف این روش اینه که از طریق ایجاد توهم کیفیت بالا و ارزش بیشتر برای مصرف کنندگان، میزان تقاضا رو افزایش دهد.
6.قیمت گذاری مجموعهای
با قیمت گذاری مجموعهای، کسبوکارهای کوچک، چند محصول رو با قیمت پایینتری نسبت به مجموع قیمت تک تک اونها، میفروشند. مثلا یک وعده غذایی در رستوران هزینهی کمتری نسبت به خرید تمامی مواد اون غذا داره.
پک کردن محصولات، این حس رو به مشتری القا میکنه که نسبت به پولی که داده محصول بیشتری بدست آورده. بسیاری از کسبوکارهای کوچک وقتی چرخه ی حیات یک محصول رو به پایانه یا وقتی فروشش کاهش پیدا کرده این روش رو اتخاذ میکنن که منجر به خالی شدن انبار و در نتیجه صرفهجویی در هزینههای نگهداری و جانبی هم میشه. هرچند باید در نظر داشت که سود حاصل از محصولات با ارزشتر باید ضرر ناشی از ارزان فروشی کالاهای کم ارزشتر رو جبران کند.
7.قیمت گذاری جغرافیایی
اگر صاحب کسبوکاری در سطح کشوری یا بینالمللی هستید، باید در قیمت گذاری حواستان به شرایط بومی مثل مالیات، تعرفه هزینههای حمل و نقل و اجارههای متعارف در منطقه هم باشه. از دیگر فاکتورها، میزان ذخیره و تقاضاست. مثلا قیمت لباسهای زمستانی به دلیل میزان تقاضای بیشتر در مناطق سردسیر، باید بیشتر از قیمت آن در مناطق گرمسیر باشد.
8.قیمت گذاری تبلیغاتی
قیمتگذاری تبلیغاتی مربوط میشه به تخفیف گذاشتن روی یک محصول. مثل ارائه کوپن، بنهای خرید یا تخفیف یا راهاندازی پویشهای “یکی بخر، دوتا ببر!”!
معمولا چنین پویشهایی کوتاه مدت هستن تا شوق و هیجان مشتری نسبت به محصول رو افزایش بدن یا حس ترس اونها رو نسبت به از دست دادن این فرصت تحریک کنن.
9.قیمت گذاری مبتنی بر ارزش
کاهش فروش یک محصول به خاطر عوامل خارجی مثل افزایش شدید رقابت در بازار یا رکود اقتصادی، کسب وکارهای کوچک را وادار به افزایش کیفیت کالاها و تعیین قیمت اونها براساس قیمتگذاری ارزشی میکنه.
القای حس داشتن یک محصول با کیفیت به مشتری و در نتیجه، از بین بردن کنجکاوی آنها نسبت به هزینهی ساخت محصول در شرکت، اساس کار این روشه.
این راهبرد قیمتگذاری شاید سود کلی شرکت رو کاهش بده اما برای بعضی از شرکتها، از هیچی بهتره. مثلا در صنعت مد و لباس. ممکنه شرکتی، یک خط تولید لباسهای گرون قیمت راه بندازه که قیمت هرکدام 1000$ باشه و بعد چترهایی با قیمت هرکدام 100$ تولید کنه. هزینه ساخت چترها ممکنه بیشتر از لباسها باشه اما، به خاطر القای حس کالای لوکس به مشتری، لباسها در محدوده قیمتی بالاتری قرار میگیرن. شما حاضرین بابت یک چتر 1000$ بدین؟ احتمالا نه.
10.قیمت گذاری به روش اسیر گرفتن!
محصولاتی که مشتریها برای استفاده یا بروزرسانی اون باید هر چند وقت یکبار پول خرج کنن، به این روش قیمتگذاری میشوند. مثلا شما برای استفاده از یک ماشین ریشتراش، باید هرازگاهی برای خرید تیغ، هزینه کنید؛ مخصوصا اگه لازم باشه تیغ اون ماشین حتما از همون شرکت باشه که در این صورت شما تبدیل به اسیر اون شرکت میشید. البته فراموش نکنید که افزایش قیمت کالای جانبی نباید به قدری باشه که مشتری قید اون محصول رو بزنه و بره سراغ یک شرکت دیگه.
درآمدها و عواید کسبوکار خودتون رو رصد کنید
بعد از انتخاب راهبرد مناسب در قیمتگذاری، امکان افزایش حاشیه سود فراهم میشه. بعد از اتمام این کارها باید با یک نرمافزار حسابداری خوب، این حساب و کتابها رو رصد کنید.
امیدواریم در انتخاب یک راهبرد قیمت گذاری مناسب به شما کمک کرده باشیم.
مطالعه مقاله ی افزایش قیمت برای سود یا کاهش آن برای جذب مشتریان بیشتر رو بهتون پیشنهاد میدم.