در این مطلب سعی کردیم کمی از تعارفات و شعارهای خوش بینانه در راه اندازی یک کسب و کار شراکتی ، فاصله گرفته و واقعیات به ظاهر تلخ این مسیر را برای شما یادآوری کنیم.
اولویتهایی که باید در نظر بگیرید:
داشتن طرح کسب و کار
داشتن یک طرح کسب و کار که خودتان پس از تحقیق و تحلیل مفصل بازار، راهبرد بازاریابی و ساختن برنامههای کاری مختلف، به آن رسیده و صد البته نه طرحهای از قبل آماده شده، از ضروریات شروع یک کسب و کار است. شناخت کافی از بازار، خرید کردن در آن و استفاده از نظرات دیگر خریداران در تشخیص موفق عمل کردن یا نکردن یک طرح، تأثیر بسزایی دارد. هم چنین برای دادن پاسخ مناسب به اقدامات رقبا، باید از فعالیتهای آنها اطلاعات کسب کنید.
مانند یک شطرنج سه بعدی، باید تمام احتمالات را در نظر گرفته، هر حرکتی که می تواند منجر به شکست شود شناسایی کرده و برای عواقب و نحوهی مواجهه با آنها خود را آماده کنید. این مسیر مستلزم فشارهای ذهنی زیاد، استرس، خستگی ناشی از کار زیاد و تعامل با اطلاعات جزئی و خسته کننده است.
مزیت رقابتی خود را مشخص کنید و آنرا به دیگران و منتقدان به نحوی معرفی کنید،که این برتری غیر قابل انکار باشد. معمولا ایدههای شروع کسب و کار، در ابتدا افراد را کور کرده و مانع دیدن واقعیت میشود. اگر طرح کسب و کار مناسبی نداشته باشید، در دنیای واقعی ضربهی سختی خواهید خورد.2.اساس نامه
اساس نامه خوب و چکش کاری شده از دیگر ملزومات است. شروع به عنوان شرکت با مسئولیت محدود یا به اختصار LLC (Limited Liability Company)، یک راه مناسب برای شروع کسب و کار به صورت شراکتی میباشد که البته بدترین حالت کسب و کار سازمانی است. همچنین باید قراردادهای کاری از قبل آماده را فراموش کرده و شخصا با تحلیل و تفکر کامل آنها را تنظیم کنید.
شما باید تمام مسیرهایی که منجر به شکست میشوند در ذهن خود مرور کرده و مشخص کنید که چه میشود اگر شرکا قصد خروج از شرکت یا خارج کردن سرمایه را داشته باشند یا بخواهند شما را از شرکت بیرون کنند یا با آنها سر موضوعی به مشکل خورده و نتوانید راه خروجی برای آن بیابید؟ پس از طی چه مدتی به کارمندان حقوق داده شود؟ به چه میزان؟ چه کسی مقدار آنرا تعیین می کند؟ مالکیت معنوی از آن چه کسی است؟
درصدهای مالکیت چگونه تعیین میشوند؟ آیا کمکهای مالی هم طبق درصدهای مالکیت توزیع میشوند؟ چه میشود اگر شما قصد فروش کسب و کار یا ادغام آن یا حتی اضافه کردن سرمایهگذار جدیدی را داشته باشید؟ یا آن سرمایه گذار جدید درخواست درصد مالکیت زیادی بکند؟ چه کسی درخواستهای وام را بررسی، امضا یا آنها را تضمین میکند؟ چه کسی نماینده مالیاتی خواهد بود؟ چه کسی با دیگر شرکتها قرارداد می بندد و به موافقت چه کسی نیاز دارد؟ اگر یکی از شرکا بدون رضایت بقیه، وارد یک قرارداد شد چه میشود؟
چه کسی هزینههای نهایی را کنترل میکند؟ چه کسی قیمتها را در مزایده تعیین و اعلام میکند؟ چه کسی مسئول استخدام یا اخراج کارمندان و مدیریت آنها است؟ چگونه از بن بستها در اساسنامه خارج شویم؟ و بالاخره، سود نهایی چگونه بین شرکا تقسیم میشود؟ چه کسی میزان پولی که باید در کسب وکار باقی بماند را تعیین میکند؟ و …. هزاران سوال مشابه که باید قبل از شروع کار پاسخ آنها را بیابید.آمادگی از لحاظ ذهنی، روحی، احساسی و فیزیکی
برای شروع یک کسب و کار شراکتی باید از نظر ذهنی، روحی، احساسی و فیزیکی آمادگی کافی داشته باشید. بدانید که مسیر راحتی پیش روی شما، شریک تان و حتی همسر و خانواده شما نیست. بنابراین باید به موفقیت خود ایمان داشته و به شکست حتی فکر هم نکنید.
آمادگی از لحاظ مالی
هرچقدر هم که ثروتمند باشید، شروع یک کسب و کار از نظر مالی شما را تحت تأثیر قرار میدهد تا اگر به صورت شراکتی باشد، بنابراین باید سبک زندگی خود را برای شرایط جدید تغییر دهید. افراد زیادی با وضع مالی خوب میتوان مثال زد که به خاطر تغییر ندادن سبک زندگی اشرافی خود بعد از راه اندازی کسب و کار، زمین خوردهاند. با فراهم کردن بودجه و پس اندازهای کافی و صد البته تغییر سبک زندگی، اجازه ندهید این اتفاق برای شما رقم بخورد. یک شبه ره صد ساله رفتن را از ذهن خارج کرده و خود را برای موانع راه آماده کنید.
مجلات کارآفرینی، روزنامهها و مطالب مربوط به استارتآپها و… همگی درک نادرستی از راه اندازی کسب و کار به افراد القا کرده و یک مدینهی فاضله برای آنها ترسیم میکنند اما واقعیت چیز دیگری است.
آماده، مصمم و ثابت قدم باشید و از هیچ تلاشی دریغ نکنید … دیگران این مسیر را با موفقیت طی کردهاند پس شما هم میتوانید.