دنیای کارآفرینها دنیایی با پیچیدگیها و قوانین خاصه خودشه، تو این دنیا ممکنه لحظهای احساس کنی انقدر قدرت داری که میتونی دنیا رو تغییر بدی و چند ساعت بعد بفهمی در حال قدم برداشتن روی لبه پرتگاه هستی.
همه میدونیم که شکست خوردن هم بخشی از این دنیاست. اکثر کارآفرینها کم و بیش اون رو تجربه کرده و طعم تلخ ناامیدی رو چشیدن. اما گاهی اوقات شکستها انقدر بزرگ میشن که حس میکنی دیگه رمقی برات نمونده تا ادامه بدی، دیگه همه چی تموم شده و امیدی وجود نداره، اما کارآفرینی موفقه که بتونه دوباره از زمین بلند شه و ادامه بده.
بذارید براتون داستانی از یکی از دوستانم تعریف کنم تا بفهمید شکست چقدر میتونه بزرگ باشه.
تصور کنید صاحب یک شرکت ساختمانی هستید و قراره به زودی ساختوساز بزرگی راه بندازید: یک هتل بزرگ در یک منطقه توریستی مثل کیش.
همه نقشههاشو کشیدید و تقریبا سه ساله که دارید برای این هتل برنامهریزی میکنید. همه سرمایه مورد نیازتون رو جمع کردید و کار رو شروع کردید.
تقریبا نیمی از کار رو انجام داده و شروع به پیشفروش واحدها میکنید.
همه چی طبق برنامه پیش میره و با سرعت جلو میرید. به زودی زحمات شما به نتیجه و کسبوکار شما به رونق بیسابقهای میرسه. اما ناگهان طبیعت، تمام برنامههاتون رو بهم میریزه، طوفان و پشت اون سیل بزرگی منطقه رو تقریبا با خاک یکسان میکنه. هتل شما که تقریبا تکمیل شده بود حالا دیگه اصلا شباهتی به یک ساختمون نداره، برق منطقه برای چند هفته قطع شده و حتی نمیتونید برآورد دقیقی از میزان خسارت داشته باشید.
در همین حال تعدادی از کسانی که واحدها رو از شما پیش خرید کردن طبق قرارداد خواهان فسخ و پس گرفتن پولشون هستن.
فکر کردین این همه ماجراست؟! نخیر، بازار کشور وارد رکود بیسابقه میشه و بالا رفتن قیمت دلار و سقوط شاخصهای اقتصادی همه مصالح مورد نیز شما جهت بازسازی رو چند برابر گرون میکنه.
بذارید برآوردی از این اتفاق داشته باشیم:
- با رکود بازار و از دست دادن مصالحی که قبلا خریدید دیگه توان بازسازی ساختمان رو ندارید.
- سرمایهگذارهاتون دیگه به شما اعتماد ندارن و پولی در اختیار شما نمیذارن.
- سه سال از عمر شما که صرف این پروژه شده بود، به هدر رفته.
- شهرت خوب شرکت شما نابود شده و شکست خورده.
- غروری برای شما باقی نمونده چون باید با ذلت هر چی که مونده رو به طلبکارها بدید.
در یک کلام زندگی و کسبوکار شما نابود و به مشتی خاکستر تبدیل شده.
شما باشید چیکار میکنید؟
- بیخیال شرکت شده و میرید یک جای آروم تو یک شرکت دیگه برای دیگران کار میکنید؟
- یا دوباره دست به کمر گرفته و بلند میشید؟
یادتون باشه برای یک کارآفرین هیچ وقت گزینه اول وجود نداره، کارآفرین موفق فقط بلده به راهش ادامه بده، شما هیچ وقت نمیتونید بیخیال بشید و برید انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشه.
اما نکته اصلی این داستان اینه که به عنوان کارآفرین نباید انتظار فقط یک مشکل رو داشته باشید، چون ممکنه مشکلات همه با هم به شما هجوم بیارن:
- مشکل مالی
- مشکلات خانوادگی
- طعم تلخ شکست
- مشکلات روحی ناشی از شکست
- مشکلات اجرایی
- قربانی حقه، کلاهبرداری، خیانت و … شدن
اما نباید تسلیم شید، تنها گزینه روی میز شما ادامه دادنه.
در ادامه، مقاله ی اشتباهات بنیادین کارآفرین های امروزی میتونه به کمکتون بیاد!