اکثر شرکتهای اینترنتی که روزانه از خدمات آنها استفاده میکنید مثل Quora، LinkedIn، Twitter، Facebook، Google، Wikipedia، WordPress، blogger، YouTube، Quikr و Craigslist و صدها هزار شرکت دیگه خدمات خود را به صورت رایگان ارائه میدهند.اما به راستی مدل درآمدی آنها چیست؟ اولین مدلی که برای توجیح درآمدهای کلان این شرکتها به ذهن میرسد، تبلیغات است که البته تا حد زیادی درست هم هست. در این مطلب لیستی از دیگر مدلهای درآمدی که شاید کمتر به آن فکر کنید، ارائه میشود.
تبلیغات
این مدل به عنوان یکی از قدیمیترین مدلهای درآمد، با رواج استفاده از ابزارهای انسداد تبلیغات، به بکارگیری روشهای پیچیدهای روی آورده است. تعدادی از این روشها به شرح زیر میباشد:
- تبلیغات نمایشی مثل Yahoo
- تبلیغات زمان جستجو مثل Google
- تبلیغات متنی مثل Google, Facebook
- تبلیغات فیلمی مثل YouTube
- تبلیغات صوتی مثل Saavn
- محتواهای تبلیغی مثل Twitter, Facebook
- محتواهای تبلیغی پولی
- تبلیغات استخدامی مثل LinkedIn
- تبلیغات طبقه بندی شده مثل JustDial, Quikr
- لیست بندیها ویژه مثل Zomato, CommonFloor
- تبلیغات ایمیلی مثل Yahoo!, Google
- پیشنهادات مبتنی بر Foursquare
مدلهای مبتنی بر پرداخت درون برنامه
ایدهی این مدل به عنوان متداولترین مدل مورد استفادهی سرویسهای Web، فروش یک محصول پایه به بیشترین تعداد مشتری و انحصار امکانات اضافی به مشتریهایی که پول پرداخت میکنند، است. تعداد زیادی از محصولات SaaS از این مدل استفاده میکنند. مثلا، Dropbox 2گیگابایت فضای ابری رایگان در اختیار مشتریها قرار داده و در ازای فضای بیشتر پول میگیرد.
تجارت الکترونیک
دنیای خرده فروشی سنتی که شامل مراکز خرید و فروشگاههای بزرگ در خیابانهای پررفتوآمد میشد، با پیدایش شرکتهایی مثل Amazon، در دهه 90(میلادی) برای همیشه دچار تغییر شد. بدلیل توانایی صرفه جویی در هزینه های مکانی، قیمتهای ارائه شده در این فروشگاهها، به طرز قابل توجهی کمتر بود همچنین مدلهاحمل کالا از این شرکت ها نیز خود عامل افزایش سود آنهاست.
فروش از طریق مدل تجارت الکترونیک موارد زیر را شامل میشود:
- خرده فروشی، مثل Myntra
- بازار (میادین فروش)، مثل Snapdeal
- اقتصاد مشارکتی، مثل AirBnB
- جمع کنندهها (Aggregator: شخصی که اطلاعات مربوط به یک موضوع رو از سایتهای مختلف جمع می کند و در یک وبسایت قرار میدهد)، مثل Taxi for Sure
- خرید گروهی، مثل Groupon
- محصولات/ بارگیریهای دیجیتال مثل iTunes
- محصولات مجازی، مثل Zynga
- آموزش، مثل Coursera، SimpliLearn
- پول رو بابت چیزهایی که دوست دارید بدید، مثل Instamojo (اختیاری)
- تجارت مزایده ای، مثل eBay
- خدمات برون سپاری شده، مثل Elance، oDesk
بازاریابی وابسته
برنامهی وابسته (Affiliate Program)، اصطلاحا به طرحی متشکل از یک شرکت که قصد تبلیغ محصولات خود را دارد و چند وبمستر گفته میشود. وبمسترها تبلیغات شرکت را در سایت خود که سایت وابسته نامیده میشود قرار داده و آنرا به سایت شرکت لینک (لینک وابسته) میکنند. سپس بابت کلیکها یا خریدهایی که از سایت میشود، کمیسیون دریافت میکنند.
مدل بازاریابی وابسته که غالبا مورد استفاده وبلاگهای پربازدید است، به معنای دادن پیشنهاد کمیسیون به وبمسترها برای فروش محصول، از سوی شرکتها است. یک مثال از این مدل، وبمسترهایی هستند که برای MotoG به تعداد انبوه نظر(کامنت) تولید کرده و به سایت FlipKart لینک میزنند.
مدل اشتراک(آبونمان)
روزنامهها، باشگاهها، مجلات، غالبا از این مدل استفاده میکنند. زمینه دیجیتال و به طور خاصتر، نرمافزار هم که غالبا از مدل مجوز/ پروانه (License) استفاده میکرد به تدریج به سمت استفاده از این مدل میرود. معمولا در این مدل، با پرداخت اشتراک میتوان از استفاده نامحدود بهره برد اما بعضی شرکتها برای استفاده بیش از حد مشخصی، هزینهی اشتراک را افزایش میدهند. زیرمدلهای مختلف این مدل شامل موارد زیر میشود:
- نرم افزار به عنوان خدمات(SaaS)
- خدمات به عنوان خدمات، مثل PayU
- محتوا به عنوان خدمات
- زیرساخت/ بستر به عنوان خدمات، مثل AWS، Azure
- خدمات عضویت، مثل Amazon Prime
- پشتیبانی و تعمیر، مثل Red Hat
- Paywall (نرم افزاری که وقتی اشتراک کاربر تمام میشود، از ادامه استفاده جلوگیری میکند)، مثل com، NYtimes
قرار دادن مجوزِ استفاده (لایسنس)
با وجود رواج بین شرکتهای نرم افزاری این مدل با ظهور روشهای مدل اشتراکی SaaS، کم کم جذابیت خود را از دست میدهد. لایسنس به دو صورت اعمال میشود.
یک، لایسنس جهت استفاده کردن از محصول/ خدمات، که همان مدل مالکیت معنوی(حق امتیاز، حق چاپ، نشانهای تجاری) است. این گونه لایسنسها معمولا دارای محدودیتهای زمانی، جغرافیایی، نوع، تعداد و… هستند.
دو، استفاده به عنوان گواهی است. مثلا نشان اعتماد SECURE (امنیت)ِ شرکت McAfee که برای سایتهای اینترنتی استفاده میشود.
انواع لایسنس:
- لایسنس به ازای هر دستگاه/ سرور – مثل محصولات Microsoft
- برای هر نمونه از نرم افزار – مثل Adobe Photoshop
- لایسنس به ازای هر سایت – مثل فضای ابری اختصاصی در یک زیرساخت داخلی
- لایسنس ثبت اختراع – مثل Qualcomm
فروش داده
“اگر بابت محصولی پول پرداخت نمیکنید، در واقع یک مشتری نیستید، شما خود محصولی هستید که فروخته میشود”.
در عصر دیجیتال، دادهها و اطلاعات با کیفیت و منحصر به فرد/ مشتری ارزش زیادی داشته و شرکتهای زیادی هستند که متخصص جمعآوری و استفاده از این اطلاعات برای تولید مشتریهای بالقوه و فروختن آنها هستند.
شما بابت خدمات شرکتهایی مثل Google، Twitter و Facebook پولی پرداخت نمیکنید اما آنها حجم زیادی از اطلاعات مربوط به شما و میلیونها فرد دیگر را جمع کرده و بر اساس آنها تبلیغات مناسب هر شخص را نمایش میدهند.
- دادههای کاربران – مثل LinkedIn
- دادههای مربوط به جستجوها – مثل Google
- امتیازدهی و رتبهبندی – مثل Comscore
- تحقیقات بازاری – مثل MarketsandMarkets
اسپانسر/ حمایت مالی
خیلی از خدمات توسط سازمانهای دولتی پشتیبانی مالی شده و حتی در صورت نفعرسانی مستقیم به دولت، امکان اختصاص بودجه از سوی آنها وجود دارد. Khan Academy مورد حمایت Gates Foundation و Google، مثالی از این مدل است.
روش دیگر این مدل، درخواست از کاربران برای پرداخت مقدار دلخواه پول برای کمک به شرکت است که مورد استفاده Wikipedia و بسیاری از افزونههای WordPress است.
بسازید برای فروختن (به Google، Facebook و …)
در این مدل محصول یا صنعت مورد نظر بدون در نظر گرفتن درآمدزایی ساخته شده و به شرکتهای بزرگتر فروخته میشود. Instagram و Pinterest در این دسته قرار میگیرند.
مدلهای درآمدی موبایل و صنعت بازی سازی
- برنامههای دانلود پولی – مثل WhatsApp
- خریدهای درون برنامهای – مثل Candy Crash Saga، Temple Run
- عضویتهای پولی درون برنامهای – مثل اپلیکیشن NY Times
- تبلیغات – مثل Flurry
- معاملات – مثل Airtel Money
- فریمیم (نرم افزار رایگان با امکانات اضافی پولی) – مثل Zynga
- عضویت – مثل World of Warcraft
- پریمیم (نرمافزار کاملا پولی)
- محتواهای اضافی برای بارگیری – مثل Call of Duty
- پشتیبانی از تبلیغات
امیدواریم با مطالعهی این مطلب، بتوانید مدلهای درآمدی مناسب خود را انتخاب کنید.